در جلسات با وزیران به دعوت زنجانی شرکت میکردم
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۰۷۳۵۴
در نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان نفتی حمید فلاح هروی متهم ردیف سوم پرونده برای ادامه دفاعیات در جایگاه حاضر شد.
به گزارش صدای ایران؛ قاضی مقیسه خطاب به فلاح هروی گفت: سعی کنید حاشیه نروید و در موضوع صحبت کنید و با سخنرانی وقت دادگاه را نگیرید.
فلاح هروی گفت: ادعا شده است که بنده در تأسیس و راهاندازی بانک FIIB نقش داشتهام در حالیکه این بانک قبل از آشنایی من با بابک زنجانی در حال راهاندازی بوده است، هیچگاه نه فروشندگان بانک را میشناختم و نه در امور اجرایی و راهاندازی آن نقشی داشتم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: بابک زنجانی درباره نقش من در جلد ۱۶ پرونده اظهاراتی داشته و بیان کرده که بنده فقط همراه زنجانی بودهام و نقش عملیاتی نداشتهام. بنده براساس ادله نماینده دادستان در جلسه قبل پاسخ میدهم، ایشان برگهای نشان دادند مبنی بر اینکه بنده سهامدار بانک FIIB هستم و از کلمه دایرکتور ترجمه سهامدار کردهاند، دایرکتور میتواند سهامدار باشد، اما در اینجا منظور عضو هیئت مدیره است بنابراین ترجمه غلط کردهاند و آن نامه ادله غیرواقع است، صد درصد سهام بانک FIIB متعلق به ارزشبانک (کنتبانک) است که این بانک برای بابک زنجانی است.
قاضی مقیسه گفت: بابک زنجانی اقرار کرده که شما از بدو تأسیس بانک FIIB همراهش بودهاید و در زمان مشارکت بانک ملت جزء هیئت مدیره پوششی بودهاید و در تمامی مجموعه هلدینگ با ایشان همراهی میکردید و قرار بود از سود حاصله، ۲ درصد نفع ببرید و این موارد در رأی دیوان عالی نیز تأیید شده است؛ اما شما در حال حاضر درست برخلاف این موارد صحبت میکنید.
رئیس دادگاه ادامه داد: اختصاص ۵ میلیون یورو از محل فروش FIIB به شما در جلد ۱۳ و صفحه ۳۵۰ پرونده موجود است و این اقرار خود شماست بنابراین بگویید که شما چه کاره بودهاید که این ۵ میلیون یورو را به شما دادهاند؟ امضای فروش سهام بانک FIIB به بانک ملت و اقدام مؤثر در استرداد آن و کسب درآمد در پرونده موجود است و خود شما در جلد ۶۹ صفحه ۲۵۸ اقرار کردهاید که در این زمینه دو سفر به مالزی داشتهاید و تشکیل جلسات مشترک در مورد بانک FIIB با حضور شخص شما بوده است؛ بنابراین هم اقرار و هم امضا کردهاید پس در حال حاضر چه چیزی را انکار میکنید؟ آیا اقاریر خود را قبول دارید؟
فلاح هروی پاسخ داد: آن مواردی را که خودم نوشتم قبول دارم من با سند و مدرک صحبت میکنم اگر شما توانستید ثابت کنید که ۵ میلیون یورو را من گرفتهام.
نجفی نماینده دادستان گفت: در حساب شما درج شده است که تهاتر شده است، شما اعلام میکنید که دایرکتور چیز دیگری ترجمه شده است. اولاً ما ترجمه نکردیم که بخواهیم ترجمه غلط کنیم ما اعتقاد داریم که شما سهامدار بودهاید، نه شما و نه بابک زنجانی شرایط بانکداری در مالزی را نداشته است، شما عضو هیئت مدیره پوششی بودهاید، اینکه در حال حاضر این سهام بهنام ارزشبانک یا کنتبانک شد به این دلیل بود که شما بهعنوان یک ایرانی نمیتوانستید در مالزی بانکدار باشید.
فلاح هروی پاسخ داد: هیچ مستندی وجود ندارد که نشان دهد من هیئت مدیره آنجا بوده باشم شرایط عضویت در هیئت مدیره بانک مالزی داشتن تابعیت و اقامت و رزومه بانکی است که من هیچکدام را نداشتم و مسئولیت امنیت سوئیس ارزشبانک نبودهام.
قاضی مقیسه گفت: در این زمینه اقاریر شخص شما در جلد ۳۰ صفحه ۶۰ پرونده وجود دارد، اما مدام عضویت در هیئت مدیره را نفی میکنید. شما اقرار کردید (چون عضو هیئت مدیره گروه بودم حضور من برای دیگران چشمگیر بود و مرتب جناب زنجانی برای اینکه به طرفهای مقابل بفهماند که تنها نیست و یک تشکیلات دنبال این کار است من را علم میکرد) بنابراین وقتی میگویم که تشکیلات سازمان یافته برای غارت بیتالمال وجود داشته است به این دلیل است، چون شما ۳۰ سال در وزارت اطلاعات بودید و هرجا میرفتید شما را بهعنوان فلاح وزارت اطلاعات میشناختند و بابک زنجانی هرجا میرفت شما را همراه خود میبرد.
فلاح هروی پاسخ داد: این مواردی که بیان کردید مربوط به بخش دیگری است. در حال حاضر بنده در مورد بانک FIIB صحبت میکنم.
قاضی مقیسه گفت: آیا اقاریری را که خواندم قبول دارید؟
فلاح هروی پاسخ داد:بله قبول دارم و با صداقت بیان کردم، اما چرا یک برداشت غلط را در جای دیگر تأمین میدهید؟
قاضی مقیسه گفت: اگر اقاریر خود را قبول دارید چرا در مقابل دادگاه و رسانهها انکار میکنید؟
متهم ردیف سوم پرونده پاسخ داد: امضای من جعل شده است.
قاضی مقیسه گفت: هیچ امضای جعلیای وجود ندارد که بابک زنجانی بدون اطلاع شما آن را اسکن کرده باشد. اگر جعلی بوده چرا شکایت نکردهاید؟
فلاح هروی پاسخ داد: در تاریخ ۹/۲/۹۶ وقتی متوجه شدم شکایت کردم.
نجفی نماینده دادستان در ادامه دفاع از کیفرخواست گفت: بحثی که درباره گزارش بانک مرکزی در کیفرخواست مطرح شده بر اساس سند و مدرک است. در آن گزارش آمده که در فرم درخواست سوئیفت اعلام شده است که آقای فلاح فرد هماهنگ کننده هستند که از نیروهای امنیتی می باشند.
وی گفت: موضوع دیگری که شما در جلسه امروز مطرح میکنید بحث جعل امضا است. چطور شما در دادگاه بدوی ادعای جعل نکردید؛ اما امروز ادعا میکنید که امضای شما جعل شده است.
فلاح هروی متهم ردیف سوم در دفاع از خود بیان کرد: بنده در دادگاه بدوی هم این موضوع را اعلام کردم که امضا جعلی است اما متاسفانه کسی توجه نکرد. البته بنده درباره آن جعل شکایت کردهام.
وی افزود: بحثی که درباره هیئت مدیره پوششی مطرح میشود صرفا در راستای یک نامه از طرف زنجانی به بانک خارجی بوده است. این نامه که اصل آن موجود است مبنای هیئت مدیره پوششی شده است.
قاضی مقیسه در ادامه رسیدگی به این پرونده در واکنش به اظهارات متهم ردیف سوم گفت: اقای فلاح شما یک انسان زیرک و باهوش بودهاید و برای کسب منفعت دور هم جمع شدهاید و لذا نگویید که نامهها صوری و امضاها جعلی بوده است. خود شما در اظهارات خود گفتهاید که در چند جلسه از معامله بانک خارجی حضور داشتهاید. شما کسی بودهاید که از آغاز عملیات اجرای خرید و فروشها در جلسات حضور داشتهاید. شما در جلسه مورخه 7/4/91 در جلسهای که با حضور چند تن از وزرا و رئیس بانک مرکزی بر گزار شده است شرکت کردهاید.
قاضی مقیسه ادامه داد: تمام جزء جزء هزینههای زندگی شما توسط زنجانی از پول بیت المال پرداخت شده است. مثلا هزینه بلیط سفرهای مالزی، خرید بلیط به سفر مالزی برای دختر و داماد شما، هزینه پول ماساژور و حتی هزینه خرید روکش صندلی خودروی شما توسط زنجانی از پول بیت المال پرداخت شده است. اینها نشان میدهد که شما برای زنجانی آدم مهمی بودهاید. پس چطور میشود که شما نقش صرفاً همراه کننده داشته باشید اما این همه هزینه برای شما صرف شده باشد. چطور کسی که در جلسات وزیران شرکت میکند ادعا میکند که نامه ها وا مضاها صوری بوده است.
هروی گفت: اگر اجازه دهید بنده تک تک این موارد را توضیح میدهم. بنده در جلسات به درخواست و دعوت آقای زنجانی شرکت میکردم.
قاضی مقیسه پرسید: مگر میشود کسی که سمتی ندارد در این جلسات مهم شرکت کند. مگر می شود که یک شخص همراه مثلاً محافظ حق امضا داشته باشد.
هروی پاسخ داد: من در آن جلسات همراه آقای زنجانی به عنوان مشاور حضور پیدا میکردم. همراه بودن من صرفاً به معنی داشتن حق در اظهار نظر بوده است چون من کارشناس بورس و سرمایه گذاری بودهام.
قاضی مقیسه در واکنش به اظهارات متهم گفت: اینکه میگویید که صرفا همراه بوده ام و حق امضا هم داشتهاید قابل درک نیست. مثلا در این دادگاه قاضی دوم همراه من است که در مسیر پرونده در جلسه حضور دارد. این بدین معنی است که چون نقش مهمی در رسیدگی دارد صاحب امضا است و با وجود قاضی دوم دادگاه رسمیت پیدا میکند. بنابراین من نمیتوانم بگویم که قاضی دوم صرفا همراه من در این جلسه بوده است چون او در رسیدگی به پرونده نقش مهمی در دادگاه دارد.
قاضی مقیسه خطاب به فلاح هروی بیان کرد: شما مگر کارشناس نفت یا امور بانکی بودهاید که در آن جلسات حاضر میشدید. حرف من این است که شما در آن جلسات نقشی مشارکتی داشتهاید و صرفا عنوان همراه کننده نداشتهاید.
قاضی مقیسه از این متهم پرسید: اصلا مگر شما مدرک تحصیلی تان چیست که به عنوان کارشناس در آن جلسات حضور پیدا میکردید؟
هروی گفت: من دکترای صنعت دارم و کارشناس بورس هستم و برای اظهار نظر در این موارد همراه زنجانی بودهام.
وی افزود: جلسه ای که در تاریخ 7/4/91 تشکیل شده بود درباره نفت و واگذاری نفت نبوده بلکه درباره خرید غذا و دارو بوده است.
وی بیان کرد: من در جلسه قبل هم گفته ام که نقشی در خرید و فروش بانک FIIB نداشته ام. بنده به عنوان مشاور در ان جلسات حضورو داشتم و در محتویات جلسات دخالت نمیکردم لذا امضای من در آن جلسه مبنای خرید بانک FIIB نبوده است.
رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب گفت: بر اساس اسناد شما 60 درصد از سهام بانک مذکور را فروخته و دوباره خریداری کردهاید. در این خصوص توضیح دهید.
نجفی نماینده دادستان در تشریح خرید و فروش 60 درصد سهام بانک FIIB توضیح داد و گفت: در ابتدا این افراد 60 درصد از سهام بانک 4 میلیون دلاری FIIB را به بانک ملت به قیمت 90 میلیون یورو میفروشند. براساس اظهارات مسئولان وقت بانک ملت وقتی می بینند که سهامشان افزایشی ندارد می گویند که ما این سهام را نمیخواهیم و لذا این افراد مجددا آن سهام را بعد از یکسال از بانک ملت به قیمت 160 میلیون دلار میخرند که البته این مبلغ از پول شرکت نیکو توسط زنجانی پرداخت شده است.
متهم ردیف سوم فساد نفتی در این رابطه اظهار کرد: اینکه میگویید سهام خرید و فروش شده اصلا صحت ندارد چون سهام اصلا جا به جا نشده بلکه یک تفاهم نامه بین بانک ملت با آقای زنجانی بوده است. یعنی بانک ملت در این خصوص سهمی نگرفته است چون سهام باید از طریق ترکیه به بانک ملت منتقل میشد که البته این کار صورت نگرفت و لذا سهامی در واقعیت جا به جا نشده است.
وی درباره اینکه عضو هیئت مدیره بوده است عنوان کرد: لفط هیئت مدیره در جایی کاربرد دارد که شرکت ثبت شده باشد اما سندی وجود ندارد که نشان دهد شرکت ثبت شده است و لذا هیئت مدیره ای برای شرکتی که ثبت نشده وجود نداشته است پس وقتی که هیئت مدیره ای وجود نداشته است لفظ پوششی هم برای آن صادق نیست.
وی گفت: ساده ترین و قویترین استدلال برای اینکه نقش من در بانک FIIB مشخص شود مراجعه به دوایر و جاهایی است که من در آن سمت داشتهام.
قاضی مقیسه گفت: شما در جلد 30 و در صفحه 60 آن اقرار کردهاید که عضو هیئت مدیره گروه بودهاید و زنجانی به خاطر اینکه به طرف مقابل بگوید تنها نیست من را علم میکرد. شما بگویید گروه به چه معنی است.
فلاح گفت: من عضو شرکت اس سی تی بنکرز بودهام که کارش شرکت وسرمایه گذاری درحوزههای مختلفی مثل املاک و کارخانه است.
نجفی با کسب اجازه از ریاست دادگاه درجهت دفاع از کیفرخواست در جایگاه قرار گرفت و گفت: من متاسفم که به خاطر کتمان شدن حقایق باید بیایم و درجایگاه توضیح دهم.
وی افزد: شرکت اس سی تی بنکرز شرکتی بود که تمام عملیات های بانکی و صدور ال سی ها را انجام می داد. در آنجا آقای هروی نایب رئیس هیئت مدیره بوده است همچنین این فرد نایب رئیس شرکت هواپیمایی قشم، نایب رئیس شرکت هتلهای سورینت بوده است.
نجفی ادامه داد: حرف این است که شما این همه سمت داشتهاید اما می گویید که من سمتی نداشتهام. شما در اقرارهای خود گفته اید که بانک FIIB عملا کار خاصی نداشت. نماینده بانک ملت هم عملا کارهای نبود و عملیاتهای شرکت اس سی تی بنکرز در تهران انجام میشد. براساس اظهارات هر حوالهای که منتقل می شد اول در کارگروه مستقر در تهران تست شده سپس انجام می شد. همه اینها بر اساس اظهارات شما بوده است. باید پرسید شما که این همه اطلاعات دقیق داشتهاید چطور میگویید که من فقط یک مشاوره دهنده بودهام.
نجفی گفت: آقای زنجانی در خصوص عضویت شما به عنوان عضو پوششی هیئت مدیره اعلام کرده است که به حساب شما 5 میلیون یورو از محل فروش بانک خارجی به شما پرداخت شده است و این نشان می دهد که شما دارای منافع و سهم در آن شرکت بودهاید.
نجفی ادامه داد: شما در خصوص امضای قراردادها چندین حرف را زدهاید. یک بار گفتهاید که مشاوره بوده ام یک بار گفتهاید که کارشناس بودهام و یک بار هم می گویید که فقط همراه کننده بودهام اما واقعیت این است که شما دارای سمت بودهاید. شما اقرار کردهاید که همه جلسات با حضور شما شکل می گرفته است.
نجفی گفت: بابک زنجانی در اظهارات خود میگوید که آقای د.د توسط فلاح معرفی شده است. درست است که صرف معرفی فرد جرم نیست اما وقتی که این موارد در کنار هم جمع میشوند فعل مجرمانه صورت می گیرد.
وی گفت: کارمند بانک FIIB میگوید که من در این بانک آنقدر بیکار بودم که گلها را آب می دادم یعنی بانک کار اجرایی واقعی نمیکرده است. مگر میشود سه درصد از سودها توسط زنجانی به شما پرداخت شودو شما بگویید که من فقط یک همراه بودهام.
متهم ردیف سوم پرونده پس از صبحتهای نماینده دادستان خطاب به قاضی گفت: من سهامدار نبودم نماینده بانک ملت بیان کرده که بنده 30 درصد سهامدار بودهام اما وقتی ارزش بانک میگوید 100 درصد سهام متعلق به آن است بنابراین اینکه من 30 درصد سهامدار را بودم را چه کسی میتواند ثابت کند؟
قاضی مقیسه گفت: شما همراه بودهاید.
فلاح هروی پاسخ داد: من در چه چیزی مؤثر بودهام در جذب منابع مالی، جذب مشتری، کارهای عملیاتی و توسعه بانک نقشی نداشتم.
قاضی مقیسه گفت:وزرات نفت 10 کشتی نفت را به شما تحویل میدهند که ببرید غارت کنید؟ امضای شما وجود دارد آنوقت میگویید نه مشتری جذب کردهاید و نه در فروش دخالت داشتهاید؟
نجفی نماینده دادستان اظهار کرد: طبق اظهارات معاون امور بینالملل بانک ملت در جلد 42 صفحه 94 پرونده آمده است که ارائه سیستم آی وان توسط شرکت استیتی بنکرز، فلاح و بابک زنجانی به بانک ملت صورت گرفته است. بنابراین آقای فلاح مشترییابی چگونه میشود که می گویید نقشی نداشتم؟ ما حرفمان مستند است.
نجفی در دفاع از کیفرخواست گفت: بانک ملت در دوران تحریم در شرایطی بود که نمی توانست کارکرد عادی خود را داشته باشد لذا به دنبال ارتباط با کارگزاران غیر رسمی و سرمایه گذاری در بانکهای خارجی منطقه بود لذا با برگزاری جلساتی خرید بانک مالزیایی انجام شد اما عملا در مدت کوتاهی به دلیل نحوه مدیریت ومالکیت بانک خارجی تصمیم گرفته شد که سهام خریداری شده به فروش برسد چون دراین مدت حتی یک اقدام مثبت از سوی بانک FIIB برای بانک ملت انجام نشده بود.
وی گفت: پس از سه چهارماه که از خرید این بانک گذشته بود تصمیم به فروش سهام آن گرفتیم اما به دلیل اینکه بابک زنجانی پول آن را پرداخت نمی کرد مشارکت ما با این بانک حدود یکسال طول کشید تا توانستیم پول خود را پس بگیریم.
فلاح هروی پاسخ داد: سیستم آی وان را اولین بار فردی در بانک ملت در ترکیه توضیح داد و حال آن را به اسم من میگذارید. من هیچ دخالتی در امور عملیاتی بانک ندارم و هیچ سندی در این زمینه وجود ندارد. بگویید کدام السی، کدام سوئیفت و کدام دستور جزء عملکرد من در این بانک بوده است؟
وی افزود: آقای ح.ش امین بابک زنجانی بوده است و در خصوص عملیات بانک بینالمللی میگوید که یک خانم مسئولیت کلیه امور استیتی بنکرز را بر عهده داشته است و بعد از مأموریت این خانم به تاجیکستان آقای "د" و "ص" مسئولیت آن را بر عهده گرفتند، زنجانی حدود 70 شرکت داشت و بنده در همه آنها عضویت نداشتم.
نماینده تأمین اجتماعی با کسب اجازه از رئیس دادگاه اظهار کرد: فلاح هروی در جلسهای اعلام کردند که اولاً من کارمند شما نبودم که من را اخراج کنید بلکه رئیس هئیت مدیره بودم بنابراین آقای فلاح اقرار کرده که عضو هیئت مدیره و سهامدار است.
قاضی مقیسه خطاب به وکیل فلاح هروی گفت: شما چندمین بار است که نظم دادگاه را به هم میزنید دادگاه را به تمسخر نگیرید چون شوهرخواهر فلاح هستید اجازه ندارید هر حرفی بزنید.
قاضی مقیسه ادامه داد: شما پولی را به غارت بردهاید که کسانی محتاج یارانه هستند و امید آنها تأمین اجتماعی است که هزینه درمانشان تأمین شود 5 فقره چک را گرفتهاید بدون اینکه چیزی بگویید.
فلاح هروی ادامه داد: یکی از استدلالهای نماینده دادستان پیرامون خرید بانک ملت مصرف شد که در این زمینه باید بگویم بنده تا کنون به مؤسسه اعتباری توسعه نرفتهام و کسی را آنجا نمیشناختم در تاریخ 18/3/92 بابک زنجانی بنده را از شرکت خود خارج کرد و 8 ماه بعد بازداشت شد، زنجانی در 26/8/94 گفته که من فلاح را به بانک ملت معرفی کردم. اما در زمان دادگاههای علنی گفت که فلاح من را به بانک ملت معرفی کرده است.
فلاح هروی در مورد تفاهمنامه امضاشده بانک ملت گفت: هیچ نقشی در این رابطه نداشتم بهعنوان نماینده استیتی بنکرز بودم که سپس یک مورد حقوقی پیش آمد و کنار رفتم.
قاضی مقیسه گفت: شما چه عضو هیئت مدیره اس تیتی بنکرز باشید و چه نباشید این شرکت السیهای جعلی صادر کرد و کلاهبرداری از آنجا شروع شد و امضای شما نیز موجود است.
مهدوی وکیل نفت گفت: آقای هروی آیا اطلاع داشتید که بابک زنجانی بانک FIIB را جه مقدار خریده است؟قبلا گفته شد که 4 میلیون دلار بوده است و شما 160 میلیون دلار از پول نفت را به بانک ملت دادید. چرا این سند را امضا کردید که 160 میلیون دلار پول نفت غارت شود؟
وی ادامه داد: شما در استیتی بنکرز مسئولیت داشتید و این شرکت با 1 میلیون تومان تأسیس شده است بنابراین با آن سابقه چطور آمدید و السیهای 1 میلیون دلاری به مسئولین نفت دادید؟ در حالی که روشن شد 1 دلار هم در بانک FIIB نبوده و حسابی وجود نداشته است.
هروی پاسخ داد: بنده چیزی را امضا نکردم.
قاضی مقیسه گفت: شما طبق کیفرخواست آمدید و بانکی را که ارزش مالی آن 4 میلیون دلار بوده 60 درصد آن را به ارزش 90 میلیون یورو به بانک ملت فروختید و دوباره ازپول نفت 60 میلیون دلار به بانک ملت دادید و سپس بازستاندید.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۰۷۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واردات کالا بهانه است؛ هدف اصلی خروج ارز از کشور است
روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: معمولا بعد از رسانهایشدن پرونده شرکتهایی که دارای تعهدات ارزی ایفانشده هستند، این سؤال در ذهن مخاطب شکل میگیرد که چگونه امکان دارد شرکتها، اعم از تولیدی یا بازرگانی برای واردات کالا از بانک مرکزی ارز دریافت کنند و نسبت به واردات کالاهای ثبت سفارش شده خود اقدام نکنند؟
از گذشتههای نهچندان دور و قبل از تشدید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا و قطع سیستم سوییفت و محدودشدن روابط کارگزاری بانکهای ایرانی با بانکهای خارجی، اکثر قریب به اتفاق واردکنندگان کالا، پس از اخذ پیشفاکتور از فروشنده خارجی و ثبت سفارش ورود کالا، برای اطمینان از دریافت کالای خود از فروشنده به بانکها مراجعه و درخواست صدور اعتبارات اسنادی به نفع ذینفع خارجی اعتبار میکردند.
بانکها نیز پس از دریافت اسناد حمل کالای مطابق شرایط اعتبار اسنادی، اقدام به خرید ارز از بانک مرکزی و پرداخت آن به فروشنده از طریق بانک کارگزار خارجی میکردند.
با توجه به اینکه فرایند یادشده تحت قوانین منتشرشده اتاق بازرگانی بینالمللی (یوسیپی، اینکوترمز و…) انجام میشد، احتمال قصور طرفین در ایفای تعهدات خود به طور معناداری کاهش مییافت.
با توجه به اینکه تا اواخر دهه ۸۰ شمسی اختلاف نرخ ارز در بازار آزاد و بانکها وجود نداشت، خروج ارز از کشور مطلوبیت چندانی برای واردکنندگان کالا نداشته و در مواردی صرفا اقدام به گراننمایی کالای خود و کسب سود بیشتر میکردند که در نهایت این گراننمایی نیز قیمت تمامشده کالا را افزایش میداد و متأسفانه ضمن اینکه واردکننده مالیات کمتری به جهت کمترشدن فاصله قیمت تمامشده خرید کالا و فروش آن در بازار و شناسایی سود ریالی کمتر در اظهارنامه مالیاتی خود، پرداخت میکرد، مصرفکننده نهایی نیز قیمت بالاتری بابت خرید کالا پرداخت میکرد. در واقع به علت گراننمایی، علاوه بر سود ریالی، بخشی از سود ارزی نیز بدون پرداخت مالیات نصیب واردکننده میشد.
در شرایط اقتصادی آن سالها بیشترین خطر موجود در فرایند یادشده متوجه بانکها بوده و زمانی پدید میآمد که واردکننده کالا در سرسید پرداخت اعتبار اسنادی، نسبت به تأمین وجه ریالی، برای خرید ارز از بانک مرکزی اقدام نمیکرد و بانک عامل به اجبار اقدام به خرید ارز از محل منابع خود کرده و موجب افزایش مطالبات معوق و رشد شاخص «انپیال» در بانکها میشد.
از سالهای آغازین دهه ۹۰ شمسی تا به امروز به علت تشدید تحریمها و همچنین محدودشدن روابط کارگزاری با بانکهای خارجی و در مقاطعی قطع سیستم سوییفت، شرکتها به آرامی روی به واردات کالا از طریق حواله بازرگانی آوردند که ریسک بیشتری دارد.
بخش کوچکی از واردکنندگان به خاطر تفاوت نرخ ارز موجود در بازار آزاد و بانکها (درحالحاضر سامانه نیما) و دیگر خلأهای کنترلی و راستیآزمایی موجود در کشور و همچنین انتفاع بسیار زیاد ناشی از تفاوت نرخ ارز و رانتهای موجود در اقتصاد دولتی، اقدام به ایجاد شبکهای از ذینفعان واحد در داخل و خارج کشور کرده و ارز را تحت عنوان واردات کالا از کشور خارج کرده و کالایی وارد نمیکنند و بخشی از شرکتها نیز پس از واردات از تفاوت نرخ ارز ناشی از گراننمایی خود استفاده میکنند. البته لازم به ذکر است که دراینمیان، افراد و شرکتهایی نیز هستند که در هیچیک از این دو گروه جای نگرفته و به طور کاملا سالم و قانونی اقدام به واردات کالاهای بازرگانی و مواد اولیه تولید میکنند.
در یک دهه اخیر دولتهای مختلف به دلایل متعدد مانند کنترل قیمت کالاهای اساسی، جلوگیری از افزایش تورم کالاهای اساسی و دارو، کنترل قیمت ارز و… اقدام به تخصیص ارز ترجیحی (۱۲۲۶۰.۴۲۰۰۰ و ۲۸۵۰۰۰ ریالی) و ارز سامانه نیما برای واردات کالا میکردند که با وجود صحیحنبودن از نظر اقتصادی و تدوین مقررات نظارتی متعدد به دلایل یادشده مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
در واقع به علت گراننمایی کالا بخشی از ارز کشور به طور مستتر و تحت عنوان واردات کالا از کشور خارج شده و باعث نمایش غیرواقعیتر ارز تجاری کشور شده و برنامهریزی سیاستگذاران اقتصادی کشور را تحت تأثیر میگذارد؛ اما با ابراز تأسف فراوان یکی از دلایل نامشهود گسترش خروج مستتر ارز، رعایتنشدن حلقه گمشده این روزهای جامعه یعنی «اخلاق» از طرف برخی از واردکنندگان کالا است.
بسیاری از این اشخاص که به نظر خودشان افراد باهوشی هستند، در این دوران سخت اقتصادی که سفره مردم به علت تورم روزبهروز کوچکتر میشود، فقط به فکر انتفاع خود بوده و در واقع بخشی از درآمد خود را به طور غیرمستقیم از سفره مردم برداشته و ادعای هوش بالا در بازرگانی را دارند؛ درحالیکه دستشان دیگر برای همه رو شده است.
نویسینده: یونس اکبری